وب 3 چیست و چرا همه درباره آن صحبت می کنند؟

وب 3 چیست و چرا همه درباره آن صحبت می کنند؟

وب 3 چیست و چرا همه درباره آن صحبت می کنند؟


وب 3 چیست؟

برای درک وب 3، درک آنچه قبلاً آمده است منطقی است. اولین نسخه اینترنت – معروف به وب 1 – در اواخر دهه 1990 وارد شد و شامل مجموعه ای از پیوندها و صفحات اصلی بود. وب سایت ها به خصوص تعاملی نبودند. شما نمی توانید به جز خواندن مطالب و انتشار محتوای اولیه برای خواندن دیگران کار زیادی انجام دهید.
برایان بروکس، مدیرعامل Bitfury، در سخنرانی خود در کنگره ایالات متحده در دسامبر 2021، این موضوع را هوشمندانه بیان کرد: «اگر مردم حساب اصلی AOL خود را به خاطر بسپارند، این توانایی نگاه کردن به مجموعه‌ای از محتواها در یک باغ دیواری است. تعاملی نبود، اما در AOL به شما ارائه شد، روشی که مجله تایم برای نشان دادن مقالاتی که می‌خواستند در داخل مجله‌شان ببینید، به شما نشان می‌داد، فقط می‌توانید آن را روی صفحه نمایش ببینید.»

وب 2 بعدی آمد. برخی از مردم این را نسخه «خواندن/نوشتن» اینترنت می‌نامند و به کد رایانه‌ای اشاره می‌کنند که به شما امکان می‌دهد فایل‌ها را باز کنید و ویرایش کنید نه اینکه فقط آنها را مشاهده کنید. این نسخه از اینترنت به مردم این امکان را می داد که نه تنها محتوا مصرف کنند، بلکه محتوای خود را ایجاد کرده و در وبلاگ هایی مانند Tumblr، انجمن های اینترنتی و بازارهایی مانند Craigslist منتشر کنند. بعدها، ظهور پلتفرم های رسانه های اجتماعی از جمله فیس بوک، توییتر و اینستاگرام، اشتراک گذاری محتوا را به اوج جدیدی رساند.
پس از مدتی، عموم مردم از نحوه جمع آوری داده های شخصی آنها توسط غول های فناوری و استفاده برای ایجاد تبلیغات و کمپین های بازاریابی مناسب آگاه شدند. فیس بوک، به ویژه، بارها به دلیل نقض قوانین حفظ حریم خصوصی داده ها مورد توجه قرار گرفته است و در سال 2019 با جریمه 5 میلیارد دلاری روبرو شد – بزرگترین جریمه ای که تا کنون توسط کمیسیون تجارت فدرال (FTC) صادر شده است.
اگرچه وب 2 خدمات رایگان شگفت انگیزی را برای جهان به ارمغان آورده است، بسیاری از مردم از “باغ های دیواری” جدیدی که این شرکت های بزرگ فناوری ایجاد کرده اند خسته شده اند و می خواهند کنترل بیشتری بر داده ها و محتوای خود داشته باشند. اینجاست که وب 3 وارد می شود.
وب 3 را می توان به عنوان مرحله “خواندن/نوشتن/خود” اینترنت درک کرد. به جای استفاده از پلتفرم‌های فناوری رایگان در ازای داده‌های ما، کاربران می‌توانند در مدیریت و عملکرد پروتکل‌ها شرکت کنند. این بدان معناست که افراد می توانند به شرکت کنندگان و سهامداران تبدیل شوند، نه فقط مشتریان یا محصولات.

در وب 3، این سهام توکن ها یا ارزهای رمزنگاری شده نامیده می شوند و مالکیت شبکه های غیرمتمرکز به نام بلاک چین را نشان می دهند. اگر به اندازه کافی از این توکن ها را در اختیار داشته باشید، در شبکه حرفی برای گفتن دارید. دارندگان توکن های حکومتی می توانند دارایی های خود را برای رأی دادن به آینده مثلاً یک پروتکل وام دهی غیرمتمرکز خرج کنند.
باز هم بروکس: «پیام واقعی در اینجا این است که آنچه در اینترنت غیرمتمرکز اتفاق می‌افتد توسط سرمایه‌گذاران تصمیم می‌گیرد در مقابل آنچه در اینترنت اصلی اتفاق می‌افتد توسط توییتر، فیس‌بوک، گوگل و تعداد کمی از شرکت‌های دیگر تصمیم‌گیری می‌شود.»

در وب 3 چه کاری می توانید انجام دهید؟

وب 3 گسترش ساختارهای حاکمیت تعاونی را برای محصولاتی که زمانی متمرکز شده بودند ممکن می سازد. اصلاً هر چیزی را می توان نشانه گذاری کرد، خواه یک میم ، یک اثر هنری ، خروجی رسانه های اجتماعی یک فرد یا بلیط کنفرانس های گری وی .
یک مثال عالی از تغییر پارادایم در صنعت بازی است. گیمرها بی‌پایان درباره باگ‌هایی که توسعه‌دهندگان در بازی ویدیویی مورد علاقه‌شان به جا می‌گذارند، یا اینکه چگونه آخرین پچ تعادل سلاح مورد علاقه‌شان را بر هم زده است، غر می‌زنند. با وب 3، گیمرها می توانند روی خود بازی سرمایه گذاری کنند و در مورد نحوه اجرای کارها رای دهند. شرکت های بزرگ وب 2، مانند متا و یوبی سافت، در حال ایجاد جهان های مجازی هستند که بخشی از آن توسط وب 3 پشتیبانی می شود. توکن های غیرقابل تعویض ( NFT ) همچنین با اجازه دادن به بازیکنان برای تبدیل شدن به مالکان غیرقابل تغییر آیتم ها، نقش بزرگی در تغییر شکل صنعت بازی ایفا خواهند کرد. آنها جمع می شوند.

انتقاد از وب 3

انتقاد اصلی از فناوری وب 3 این است که از ایده آل های خود کوتاهی می کند. مالکیت بر شبکه های بلاک چین به طور مساوی توزیع نمی شود، بلکه در دستان پذیرندگان اولیه و سرمایه گذاران خطرپذیر متمرکز شده است. اخیراً یک جدال عمومی در توییتر بین جک دورسی، مدیر عامل شرکت Block و سرمایه‌گذاران خطرپذیر مختلف بر سر وب 3 درگرفت و این بحث را به منصه ظهور رساند.

در قلب انتقادات، ایده «تئاتر عدم تمرکز» است، که در آن پروژه‌های بلاک چین از نظر نام و نه از نظر ماهیت غیرمتمرکز هستند. بلاک چین‌های خصوصی، سرمایه‌گذاری‌های مبتنی بر VC یا پروتکل‌های مالی غیرمتمرکز (DeFi) که در آن تنها چند نفر کلید صدها میلیون دلار را در دست دارند، همگی نمونه‌هایی از تئاتر عدم تمرکز هستند.
و علی‌رغم جامعه پروتکل‌های ظاهراً بدون رهبر، چهره‌های مشخصی وجود دارد. Izabella Kaminska، سردبیر بلاگ FT Alphaville، به قدرت عظیمی اشاره کرد که ویتالیک بوترین، یکی از بنیانگذاران اتریوم، همچنان بر روی شبکه دارد، حتی اگر دیگر در توسعه آن دخالتی نداشته باشد:

ویتالیک در نوع خود یک پدیده خنده دار و متناقض است. او به‌عنوان رهبر معنوی یک سیستم بدون سر عمل می‌کند، در حالی که تأثیر و نفوذ باورنکردنی بر سیستم بدون سر که ایجاد کرده و بر آن نظارت دارد، دارد.»
در پروتکل های مالی غیرمتمرکز اوضاع خیلی بهتر نیست. آن‌ها مملو از غیبت رأی‌دهندگان هستند، اغلب به زیرساخت‌های متمرکز متکی هستند و مانع ورود در ایجاد آنها هنوز زیاد است، با توجه به اینکه به نظر می‌رسد ایجاد بلاک چین جادوی مخفیانه‌ای است که فقط مختص متخصص‌ترین مهندسان است.
اما با وجود مشکلاتی که دارد، وب 3 پتانسیل زیادی دارد. اینکه آیا آن را بیش از حد ایده آل به عمل خواهد شد چیزی است که کاربران روزمره در دهه آینده کشف خواهد شد.

امکان ارسال دیدگاه وجود ندارد!

02188612035